معنی הִתְחַיּוּת
הִתְחַיּוּת
ظهور مجدّد، احیای
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با הִתְחַיּוּת
הִתְחַזּוּת
הִתְחַזּוּת
تَقلِید، جَعلِ هُویَّت
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְעַלּוּת
הִתְעַלּוּת
اِنتِقال لَحظِه ای، تَعالی
دیکشنری عبری به فارسی
הִתְמַדּוּת
הִתְמַדּוּת
پایداری، ماندِگاری
دیکشنری عبری به فارسی