معنی דפיקות
דפיקות
تیک تیک کننده، در می زند
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با דפיקות
דליקות
דליקות
قابِلیَّتِ اِشتِعال، اِشتِعال پَذیری
دیکشنری عبری به فارسی
דביקות
דביקות
چَسبَندِگی
دیکشنری عبری به فارسی
נפיחות
נפיחות
نَفخ شِکَم، تَوَرُّم، وَرَم
دیکشنری عبری به فارسی
מתיקות
מתיקות
شادی، شیرینی
دیکشنری عبری به فارسی
רפיפות
רפיפות
اُفتادِگی، ناپایداری
دیکشنری عبری به فارسی
צפיפות
צפיפות
فِشُردِگی، تَرَاکُم، چِگالی
دیکشنری عبری به فارسی
עריקות
עריקות
اِنحِراف، فَرار اَز خِدمَت
دیکشنری عبری به فارسی
פיקחות
פיקחות
تیزبینی، زیرَکی، هوشیاری
دیکشنری عبری به فارسی
דרישות
דרישות
تَقَاضَاها، اِلزامات
دیکشنری عبری به فارسی