معنی דחוי
דחוי
غیرقابل قبول، به تعویق افتاد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با דחוי
דחוף
דחוף
تَاکید شُدِه، فُوری
دیکشنری عبری به فارسی
דחוס
דחוס
فِشُردِه، فِشُردِه شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
דהוי
דהוי
کَمرَنگ، مَحو شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی