معنی דבק
דבק
بی کیفیّت، چسباندن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با דבק
מדבק
מדבק
قابِلِ اِنتِقال، مُسری
دیکشنری عبری به فارسی
דביק
דביק
چَسبناک، چَسبَندِه، با اِحساسِ چَسبناکی، چَسبان
دیکشنری عبری به فارسی
דק
דק
بِه طُورِ نَازُک، نَازُک
دیکشنری عبری به فارسی