معنی גשם
גשם
باریدن، باران
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با גשם
אשם
אשם
گُناهکاری، گُناهکار، مُقَصِّر، بِه طُورِ مَلامَت آمیز
دیکشنری عبری به فارسی
גשום
גשום
بارانی
دیکشنری عبری به فارسی
שם
שם
نام گُذاری، نام
دیکشنری عبری به فارسی