معنی גסות
גסות
زبر بودن، درشتی، خامی، زبره، سنگی بودن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با גסות
בגסות
בגסות
بِه طُورِ بی اَدَب، بی اَدَبانِه
دیکشنری عبری به فارسی