معنی גברי
גברי
مردانه، مرد
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با גברי
חברי
חברי
دوستیانِه، دوست مَن
دیکشنری عبری به فارسی
גנרי
גנרי
تَحلیل بَرَندِه، عُمومی
دیکشنری عبری به فارسی
גבורי
גבורי
قَهرِمانانِه
دیکشنری عبری به فارسی
גבר
גבר
مَرد بودَن، مَرد
دیکشنری عبری به فارسی