معنی בתמיהה
בתמיהה
با سردرگمی، در سرگشتگی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בתמיהה
בכמיהה
בכמיהה
آرِزومَندانِه، با حَسرَت، اِشتیاق آمیز
دیکشنری عبری به فارسی
בתחינה
בתחינה
بِه طُورِ اِلتِماس آمیز، اِلتِماس کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
בתחילה
בתחילה
دَر اِبتِدا
دیکشنری عبری به فارسی
תמיכה
תמיכה
تِکیِه گاه، پُشتیبانی می کُنَد، حِمایَت
دیکشنری عبری به فارسی