معنی בעייתי
בעייתי
مشکل، مشکل ساز
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בעייתי
כפייתי
כפייתי
اِجباری
دیکشنری عبری به فارسی
תעשייתי
תעשייתי
صَنعَتی
دیکشنری عبری به فارسی
חייתי
חייתי
حَیوانی، مَن زِندِگی کَردَم
دیکشنری عبری به فارسی
בייתה
בייתה
اَهلی سازی، دَر خانِه اَش
دیکشنری عبری به فارسی
ביתי
ביתי
خانِگی، داخِلی
دیکشنری عبری به فارسی