معنی בעבודה קשה
בעבודה קשה
پرزحمت، در کار سخت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בעבודה קשה
לעבוד קשה
לעבוד קשה
زَحمَت کِشیدَن، سَخت کار کُن
دیکشنری عبری به فارسی