معنی בנאלי
בנאלי
تکراری، پیش پا افتاده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בנאלי
בנאי
בנאי
کارگَر ساختِمانی، سازَندِه
دیکشنری عبری به فارسی