معنی בחירה
בחירה
انتخاب
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בחירה
בעירה
בעירה
اِحتِراق، سوزاندَن
دیکشنری عبری به فارسی
בחילה
בחילה
دَرد سَفَر، حالَت تَهَوُّع، تَهَوُّع، تَهَوُّع آوَر
دیکشنری عبری به فارسی
בחיבה
בחיבה
با عَلاقِه، با مَحَبَّت
دیکشنری عبری به فارسی