معنی בזעם בזעם به طور عصبانی، با عصبانیّت، با بدخوٰاهی، عصبانیّت آمیز، به طور خشمگین، به طور عصبی، خشمگینانه، به شدّت خشمگین، به طور خشمگینانه دیکشنری عبری به فارسی