معنی בוטנאי
בוטנאי
گیاه شناس
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בוטנאי
בוודאי
בוודאי
مُطمَئِن، قَطعاً
دیکشنری عبری به فارسی
בבטני
בבטני
بِه طُورِ شِکَمی، دَر شِکَم مَن
دیکشنری عبری به فارسی
בתנאי
בתנאי
بِه طُورِ مَشروط، اِرائِه شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
בנאי
בנאי
کارگَر ساختِمانی، سازَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
בטני
בטני
شِکَمی، نِژادپَرَستانِه
دیکشنری عبری به فارسی