معنی בוגדנות
בוגדנות
بی وفایی، خیانت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با בוגדנות
בוודאות
בוודאות
قطعاً، مُطمَئِناً
دیکشنری عبری به فارسی
בהגינות
בהגינות
با اِنصاف، مُنصِفانِه
دیکشنری عبری به فارسی
בחשדנות
בחשדנות
با بی اِعتِمادی، بِه طَرزِ مَشکوکی
دیکشنری عبری به فارسی
בחמדנות
בחמדנות
حَریصانِه
دیکشنری عبری به فارسی
בקפדנות
בקפדנות
حَسّاس، بِه شِدَّت، با دِقَّت و زَحمَت، با وَسوَاس، بِه سَختی
دیکشنری عبری به فارسی
פוגענות
פוגענות
آزارَندِگی، تُوهین آمیز بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
בוגדני
בוגדני
خِیانَتکارانِه، خائِنانِه، خِیانَت کار، خِیانَت آمیز
دیکشنری عبری به فارسی