معنی באופן מותר
באופן מותר
به طور مجاز، به صورت مجاز
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با באופן מותר
באופן מיותר
באופן מיותר
زائِدانِه، غِیرِ ضَروری، بی دَلیل
دیکشنری عبری به فارسی
באופן מוזר
באופן מוזר
عَجیباً، بِه طَرزِ عَجیبی، عَجیب گونِه
دیکشنری عبری به فارسی
באופן מואר
באופן מואר
بِه طُورِ رُوشَنگَرانِه، بِه شیوِه ای رُوشَنگَرانِه
دیکشنری عبری به فارسی
באופן סותר
באופן סותר
بِه طُورِ مُتِناقِض
دیکشنری عبری به فارسی
באופן חוזר
באופן חוזר
مُکَرَّراً، بِه طُورِ مُکَرَّر
دیکشنری عبری به فارسی
באופן בוסר
באופן בוסר
بِه طُورِ نابالِغ، نابالِغ
دیکشنری عبری به فارسی
באופן בוחר
באופן בוחר
اِنتِخابی، بِه صورَتِ اِنتِخابی، اِنتِخاباتی
دیکشنری عبری به فارسی
באופן מותנה
באופן מותנה
بِه طُورِ مَشروط، مَشروط
دیکشنری عبری به فارسی
באופן מופתע
באופן מופתע
بِه طَرزِ شَک بَراَنگیز، بِه طَرزِ شِگِفت اَنگیزی
دیکشنری عبری به فارسی