معنی באומללות
באומללות
اسف بار، در بدبختی، رقّت بار
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با באומללות
אומללות
אומללות
بیچارِگی، ناراحَتی
دیکشنری عبری به فارسی