معنی אלכסוני
אלכסוני
قطری، مورّب، مایل
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با אלכסוני
אלכסונית
אלכסונית
بِه صورَتِ قُطری، مُوَرَّب
دیکشنری عبری به فارسی
אסוני
אסוני
فاجِعِه آمیز، مُصیبَت بار
دیکشنری عبری به فارسی