معنی אוצר
אוצר
نگارخانه دار، متصدّی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با אוצר
יוצר
יוצר
مُوَلِّد، خالِق
دیکشنری عبری به فارسی
לאוצר
לאוצר
گَنجینِه کَردَن، بِه خَزانِه
دیکشنری عبری به فارسی
אושר
אושר
خُوشبَختی، شادی
دیکشنری عبری به فارسی