معنی voyant
voyant
پیش بین، نشانگر، زرق و برق دار، زرگر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با voyant
volant
volant
پَروازان، پَرواز کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fuyant
fuyant
فَرارکُنَندِه، دَر حالِ فَرار، گُریزان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
aboyant
aboyant
زوزِه کِشیدَن، پارس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Buoyant
Buoyant
شِناوَر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
goyang
goyang
سَنگین کَردَن، تِکان دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
broyant
broyant
خُردکُنَندِه، سَنگ زَنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vivant
vivant
زِندِه دِل، زِندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vexant
vexant
آزاردَهَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
volante
volante
پَروازان، فَرمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی