معنی vitalement
vitalement
حیاتی طور، حیاتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با vitalement
viralement
viralement
ویروسی وار، بِه صورَتِ ویروسی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
finalement
finalement
دَر نَهایَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vitalmente
vitalmente
حَیاتی طُور، حَیاتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vocalement
vocalement
آوایی، بِه صورَتِ آوازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vivacement
vivacement
زِندِه و پویا، بِه وُضوح
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vénalement
vénalement
رِشوِه گیرانِه، بِه صورَتِ رَگباری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
totalement
totalement
کامِلاً
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fatalement
fatalement
بِه طُورِ کُشَندِه، بِه ناچار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vitalmente
vitalmente
حَیاتی طُور، حَیاتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی