معنی virer
virer
چرخیدن، چرخش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با virer
cirer
cirer
موم مالیدَن، موم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tirer
tirer
شِلّیک کَردَن، کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
viser
viser
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف، هَدَف گُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vider
vider
خالی کَردَن، خالی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vibrer
vibrer
لَرزیدَن، لَرزِش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
viver
viver
زِندِگی کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
virar
virar
واژگون شُدَن، چَرخیدَن، وارونِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
vier
vier
چَهار
دیکشنری هلندی به فارسی
vier
vier
چَهار
دیکشنری آلمانی به فارسی