معنی violer
violer
شکستن، نقض کند، نقض کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با violer
violar
violar
شِکَستَن، نَقض کُنَد، نَقض کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
violet
violet
بَنَفش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
violar
violar
شِکَستَن، نَقض کُنَد، نَقض کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
voler
voler
پَرواز کَردَن، پَرواز کُن، دُزدی کَردَن، دُزدیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gifler
gifler
سیلی زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
violeta
violeta
بَنَفش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Violet
Violet
بَنَفش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
isoler
isoler
جُدا کَردَن، مُنزَوی کَردَن، عایِق بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cibler
cibler
دقیقاً مُشَخَّص کَردَن، هَدَف
دیکشنری فرانسوی به فارسی