معنی vernir
vernir
لاک زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با vernir
ternir
ternir
لَکِّه دار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
venir
venir
آمَدَن، بیا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
venir
venir
آمَدَن، بیا
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
garnir
garnir
تَزئِین کَردَن، تَزئِین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
verter
verter
ریختَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
jernih
jernih
آرام و مَنطِقی، رُوشَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
servir
servir
خِدمَت کَردَن، خِدمَت کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
avertir
avertir
اِحتیاط کَردَن، هُشدار دَهَد، هُشدار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dernier
dernier
جَدید تَرین، آخَرین، دُوُّم
دیکشنری فرانسوی به فارسی