معنی vérité
vérité
حقیقت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با vérité
abrité
abrité
پَناه گِرِفتِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irrité
irrité
عَصَبانی، تَحرِیک شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sévérité
sévérité
سَخت گیری، شِدَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cécité
cécité
کوری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dérivé
dérivé
مُشتَقّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mérite
mérite
لِیاقَت، مُستَحَقّ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vanité
vanité
بیهودِگی، غُرور، تَفَاخُر، خودپَسَندی، خودسِتایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vérifié
vérifié
تَایید شُدِه، بَررَسی شُد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
véracité
véracité
اِصالَت، صِحَّت، راست گویی، راستی، واقِعیَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی