معنی vaciller
vaciller
لرزیدن، تاب خوردن، لنگ لنگان راه رفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با vaciller
osciller
osciller
تِکان دادَن، نَوَسَان می کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vacillare
vacillare
لَرزیدَن، لَنگیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
railler
railler
لَطیفِه گُفتَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tailler
tailler
بُرِش کَردَن، هَرَس کُنید، بُریدَن، تراشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
vacilar
vacilar
تَزَلزُل کَردَن، تَردِید کُنید، لَنگیدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vacilar
vacilar
لَنگیدَن، تَزَلزُل، لَنگ لَنگان راه رَفتَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی