معنی tutelle
tutelle
امانت داری، قیمومیّت، سرپرستی، ولایت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با tutelle
tutela
tutela
سَرپَرَستی، قَیمومیَّت، وِلایَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tutela
tutela
اَمانَت داری، حِفاظَت، سَرپَرَستی، وِلایَت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tutela
tutela
وِلایَت، قَیمومیَّت، اَمانَت داری، سَرپَرَستی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Quelle
Quelle
چِشمِه، مَنبَع
دیکشنری آلمانی به فارسی