معنی trempé
trempé
خیس، خیس شده، خیسانده
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با trempé
détrempé
détrempé
خیس، مِزاج
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tressé
tressé
بافتِه شُدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tremper
tremper
خیساندَن، خیس کَردَن، غوطه وَر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tiempo
tiempo
زَمان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tremor
tremor
اِضطِراب، لَرزِش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tremer
tremer
لَرزیدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
temps
temps
اُوقات، زَمان، هَوا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tempo
tempo
هَوا، زَمان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tempi
tempi
اُوقات، بارها
دیکشنری ایتالیایی به فارسی