معنی tousser
tousser
سرفه کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با tousser
pousser
pousser
زَدَن، فِشار دَهید، وادار کَردَن، هُل دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
glousser
glousser
خَندیدَن با صِدایِ بُلَند، خَندیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tresser
tresser
پَریس کَردَن، قِیطَان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tourner
tourner
چَرخاندَن، چَرخِش، چَرخیدَن، غَلتیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
toucher
toucher
لَمس کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tisser
tisser
بافیدَن، بافتَن، پارچِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tossir
tossir
سُرفِه کَردَن، سُرفِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tussen
tussen
میانِه، بِین
دیکشنری هلندی به فارسی
toser
toser
سُرفِه کَردَن، سُرفِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی