معنی torride
torride
گرم و خشک، داغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با torride
torrido
torrido
گَرم و خُشک، سوزناک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sordide
sordide
پَست، کَثیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Worried
Worried
نِگَران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
morbide
morbide
بِه طُورِ غِیرِعادی و بیمارگونِه، بیمارگونِه، مَرگبار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tórrido
tórrido
گَرم و خُشک، سوزناک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torcido
torcido
کَج کُلاه، کَج
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
torbido
torbido
کِدِر، اَبری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tórrido
tórrido
گَرم و خُشک، داغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
morbide
morbide
بِه طُورِ غِیرِعادی و بیمارگونِه، بیمارگونِه، مَرگبار
دیکشنری آلمانی به فارسی