معنی testament
testament
وصیّت نامه، خوٰاهد شد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با testament
testament
testament
وَصیَّت نامِه، وَضعِیَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
testament
testament
وَصیَّت نامِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری هلندی به فارسی
testamento
testamento
وَصیَّت نامِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Testament
Testament
وَصیَّت نامِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
testamento
testamento
وَصیَّت نامِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
testamento
testamento
وَصیَّت نامِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Testament
Testament
وَصیَّت نامِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
mestamente
mestamente
اَندوه بارانِه، مُتِأَسِّفانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی