معنی témoigner
témoigner
گواهی دادن، شهادت دادن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با témoigner
éloigner
éloigner
بیگانِه کَردَن، دور شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی