معنی tapisser
tapisser
پوشاندن، روکش، فرش کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با tapisser
ratisser
ratisser
جَمع آوَری کَردَن، چَنگَک زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
laisser
laisser
اِجازِه دادَن، تَرک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tamiser
tamiser
اَلَک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tisser
tisser
بافیدَن، بافتَن، پارچِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی