معنی tailler
tailler
برش کردن، هرس کنید، بریدن، تراشیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با tailler
railler
railler
لَطیفِه گُفتَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tailleur
tailleur
خَیّاط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
taille
taille
اَندازِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
griller
griller
بَر تِست کَردَن، کَباب، کَباب پَز کَردَن، کَباب پَزیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
jaillir
jaillir
جاری شُدَن، بَهار، جوشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tabuler
tabuler
جَداوِل بَندی کَردَن، جَدوَل بَندی، جَدوَل بَندی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bâiller
bâiller
پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
briller
briller
دِرَخشِش داشتَن، دِرَخشیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
détailler
détailler
جُزئیات دادَن، جُزئیات
دیکشنری فرانسوی به فارسی