معنی souvenir
souvenir
یادآوری، حافظه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با souvenir
soutenir
soutenir
پُشتیبانی کَردَن، حِفظ کُنَند، حِمایَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
survenir
survenir
رُخ دادَن، رُخ دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convenir
convenir
مُفید بودَن، مُوافِق، مُناسِب بودَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convenir
convenir
مُفید بودَن، مُوافِق
دیکشنری اسپانیایی به فارسی