معنی soignant
soignant
پرستار، مراقب
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با soignant
poignant
poignant
دِلخَراش، تِکان دَهَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Poignant
Poignant
دِلخَراش، سوزناک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
geignant
geignant
نالان، نالِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
stagnant
stagnant
ایستا، راکِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sognante
sognante
خَیالی، رُؤیایی، خواب دیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی