معنی siroter
siroter
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با siroter
saboter
saboter
خَرابکاری کَردَن، خَرابکاری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
scruter
scruter
بَررَسی کَردَن، بَررَسی دَقیق
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pivoter
pivoter
چَرخاندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pirater
pirater
هَک کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
piloter
piloter
هِدایَت کَردَن، خَلَبان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
picoter
picoter
سوزِش داشتَن، سوزَن سوزَن شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
groter
groter
بُزُرگ تَر
دیکشنری هلندی به فارسی
roter
roter
آروغ زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی