معنی salement
salement
کثیفانه، کثیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با salement
sagement
sagement
عاقِلانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gaiement
gaiement
بِه طُورِ شادمان، با خُوشحالی، با خُوشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sainement
sainement
سالِم گونِه، سالِم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rarement
rarement
بِه نُدرَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
isolement
isolement
اِنزِوا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sûrement
sûrement
قطعاً
دیکشنری فرانسوی به فارسی
seulement
seulement
فَقَط
دیکشنری فرانسوی به فارسی
également
également
بِه طُورِ مُساوی، هَمچِنین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
paiement
paiement
پَرداخت
دیکشنری فرانسوی به فارسی