معنی sainement
sainement
سالم گونه، سالم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با sainement
vainement
vainement
بیهودِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
gaiement
gaiement
بِه طُورِ شادمان، با خُوشحالی، با خُوشی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
finement
finement
بِه طُورِ دَقیق، خوب، بِه طُورِ نَازُک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
salement
salement
کَثیفانِه، کَثیف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sagement
sagement
عاقِلانِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
paiement
paiement
پَرداخت
دیکشنری فرانسوی به فارسی