معنی retirer
- retirer
- بازپس کشیدن، برداشتن، پس گرفتن
واژههای مرتبط با retirer
retirar
- retirar
- پَس گِرفتَن، بَرداشتَن
retirar
- retirar
- پَس گِرفتَن، بَرایِ حَذف
retarder
- retarder
- تَعویق اَنداختَن، بِه تَأخیر اَنداختَن، عَقَب اُفتادَن
respirer
- respirer
- دَمیدَن، نَفَس بِکُش
repérer
- repérer
- مُشَخَّص کَردَن، نُقطِه
Retired
- Retired
- بازنِشَستِه
attirer
- attirer
- جَذب کَردَن، جَذب کُنَند
retorcer
- retorcer
- چَرخاندَن، پیچ و تاب
retener
- retener
- نِگَه داشتَن، حِفظ کُنَد