معنی réticent
réticent
بیزار بودن، بی میل، مردّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با réticent
réticence
réticence
خویشتَنداری، بی مِیلی، عَدَمِ تَمَایُل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
résident
résident
مُقیم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
récent
récent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی