معنی résulter
résulter
نتیجه دادن، نتیجه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با résulter
récolter
récolter
بَرداشت کَردَن، بَرداشت، مَحصول بَرداشت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régulier
régulier
مُنَظَّم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
résultat
résultat
نَتیجِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
résister
résister
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
insulter
insulter
تَوهِین کَردَن، تَوهِین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
resultar
resultar
نَتیجِه دادَن، نَتیجِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
resultar
resultar
نَتیجِه دادَن، نَتیجِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
réfuter
réfuter
رَد کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réguler
réguler
تَنظِیم کَردَن، تَنظِیم کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی