معنی reposant
reposant
آرامش بخش
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با reposant
deposant
deposant
سِپُردِه گُذار
دیکشنری هلندی به فارسی
imposant
imposant
بِه طورِ تَأثیرگُذار، چِشمگیر، تَأثِیرگُذار
دیکشنری آلمانی به فارسی
imposant
imposant
تَأثِیرگُذار، تَحمیل کُنَندِه، غول مانَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
repoussant
repoussant
تَنَفُّرآمیز، دافِعِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
déposant
déposant
سِپُردِه گُذار، مُتِقاضی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
exposant
exposant
مِقیاس گُذار، تَوَان، نَمایِشگَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imposant
imposant
غول مانَند، تَحمیل کُنَندِه، تَأثِیرگُذار
دیکشنری هلندی به فارسی
exposant
exposant
نَمایِشگَر، غُرفِه دار
دیکشنری هلندی به فارسی
resonant
resonant
با پِژواکی، طَنین اَنداز، طَنین دار
دیکشنری آلمانی به فارسی