معنی répété
répété
تکراری، تکرار کرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با répété
réputé
réputé
شُهرَت یافتَن، مَشهور، مَعروف، مُعتَبَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réfuté
réfuté
رَد شُدِه، رَد کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
répéter
répéter
تَمرین کَردَن، تِکرَار کُنید، تِکرار کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réparé
réparé
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی