معنی réparable
réparable
قابل اصلاح، قابل تعمیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با réparable
reparable
reparable
قابِلِ اِصلاح، قابِلِ تَعمیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
imparable
imparable
غِیرِقابِلِ تَوَقُّف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
répétable
répétable
قابِلِ تِکرَار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
irréparable
irréparable
غِیرِقابِلِ تَعمیر، غِیرِقابِلِ جُبران
دیکشنری فرانسوی به فارسی
imparable
imparable
غِیرِقابِلِ تَوَقُّف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
riparabile
riparabile
قابِلِ اِصلاح، قابِلِ تَعمیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reparabel
reparabel
قابِل تَعمیر
دیکشنری هلندی به فارسی