معنی renifler
renifler
بوییدن، بو کشیدن، فیلتر کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با renifler
ronfler
ronfler
خُر خُر کَردَن، خُرّوپُف کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
enfiler
enfiler
ریسمان کِشیدَن، قَرار دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی