معنی récolter
récolter
برداشت کردن، برداشت، محصول برداشت کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با récolter
résulter
résulter
نَتیجِه دادَن، نَتیجِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
raconter
raconter
تَعرِیف کَردَن، بِگو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
réciter
réciter
اَز بَر خوٰاندَن، تِلاوَت کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
écouter
écouter
گوش دادَن، گوش کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی