معنی récent
récent
اخیراً، اخیر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با récent
régent
régent
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
décent
décent
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
recent
recent
اَخیراً
دیکشنری هلندی به فارسی
réticent
réticent
بیزار بودَن، بی مِیل، مُرَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
accent
accent
تَاکید، لَهجِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Recent
Recent
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dément
dément
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
présent
présent
حاضِر، اینجا، حال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Decent
Decent
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی