معنی réalignement
réalignement
تراز مجدّد، تنظیم مجدّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با réalignement
désalignement
désalignement
عَدَمِ هَماهَنگی، ناهَماهَنگی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
malignement
malignement
بِه طُورِ بَدخوٰاهانِه، بَدخیمی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
alignement
alignement
تَرَازبَندی، هَم تَرازی
دیکشنری فرانسوی به فارسی