معنی ramifier
ramifier
شاخه کردن، منشعب شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با ramifier
ratifier
ratifier
تَصوِیب کَردَن، تَصوِیب کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ramificar
ramificar
شاخِه کَردَن، شاخِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
familier
familier
عامیانِه، آشِنا
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ramificar
ramificar
شاخِه کَردَن، شاخِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی